آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

حبیب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / habib /

friend, beloved, lover

friend

beloved

lover

یار، دوست

او حبیب من است

he is my beloved

شوهر حبیبم

my beloved husband

اسم خاص
فونتیک فارسی / habib /

masculine proper noun, Habib

masculine proper noun

Habib

نام مرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

حبیب در جنگ آسیب جدی دیده بود

Habib was seriously maimed in the war

حبیب شبیه پدرش است

Habib is like his father in looks

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حبیب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت حبیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حبیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حبیب

لغات نزدیک حبیب

پیشنهاد بهبود معانی