to be refused, to be rejected, to be rebuffed, to be repulsed
بسیاری از متقاضیان از وا خوردن توسط آموزشگاههای رویایی خود میترسند.
Many applicants fear to be rebuffed by their dream schools.
او از اینکه پساز تست بازیگری واخورد، ناامید شد.
She was disappointed to be rejected after her audition.
to be shocked, to be jolted, to be taken aback
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بسیاری از بینندگان از تغییر ناگهانی داستان واخوردند.
Many viewers were shocked by the sudden plot twist.
نمیتوانم از واکنش غیرمنتظرهی او وانخورم.
I can't help but be jolted by his unexpected reaction.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «واخوردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/واخوردن