آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کار گذاشتن به انگلیسی

معنی‌ها

to instal, to fix, to work in place

to instal

to fix

to work in place

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

instal, install

instal

install

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کار گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کار گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کار گذاشتن

لغات نزدیک کار گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی