آخرین به‌روزرسانی:

کامل شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / kaamel shodan /

to become complete or flawless, to become whole or perfect

تکمیل شدن، جامع شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

با ورود او جمع ما کامل شد.

After her arrival our circle became complete.

تکه‌های پازل رفته‌رفته کامل شدند.

The puzzle pieces gradually become complete.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کامل شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کامل شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کامل شدن

لغات نزدیک کامل شدن

پیشنهاد بهبود معانی