آخرین به‌روزرسانی:

کشکول به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

kashkool

cup suspended by a chain and carried by a dervish, sea-cocoanut

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کشکول

  1. مترادف:
    جنگ سفینه کتاب
  1. مترادف:
    کشکل وسیله‌گدایی

ارجاع به لغت کشکول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشکول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کشکول

لغات نزدیک کشکول

پیشنهاد بهبود معانی