فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کوسه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • ماهی شکارگر دارای دندان‌های تیز
  • فونتیک فارسی

    koose
  • اسم
    shark
    • - کوسه با فک‌های باز به سوی شناگر حرکت کرد.

    • - The shark moved toward the swimmer, jaws agape.
    • - سپس کوسه ماهی‌ها آغاز کردند به حرکات سریع و زدن سر خود به ته قایق ما

    • - then the sharks began to move fast and butt the bottom of our boat
  • مرد بدون ریش و سبیل
  • فونتیک فارسی

    koose
  • صفت
    scraggly, thin-bearded, pertaining to one whose beard is sparse
    • - ریش کوسه

    • - a scraggly beard
    • - هرکی به فکر خویشه، کوسه به فکر ریشه

    • - each person desires what he is devoid of
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کوسه

ارجاع به لغت کوسه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوسه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوسه

لغات نزدیک کوسه

پیشنهاد بهبود معانی