فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کومه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • آلونک
  • فونتیک فارسی

    koome
  • اسم
    den, cabin
    • - آخر هفته را در یک کومه نزدیک دریاچه گذراندیم.

    • - We spent the weekend at a cabin by the lake.
    • - کومه‌ی محکم

    • - sturdy cabin
  • کپه
  • فونتیک فارسی

    koome
  • اسم
    stack, pile, sheave
    • - یک کومه کتاب

    • - a pile of books
    • - یک کومه نقاشی در اتاق زیرشیروانی پیدا کردم.

    • - I found a pile of old paintings in the attic.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کومه

ارجاع به لغت کومه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کومه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کومه

لغات نزدیک کومه

پیشنهاد بهبود معانی