cart, wagon, gharri, gharry, wain, dray, kart, pushcart, tumbril
گاری پر از کاه
a cart loaded with hay
گاری تکانخوران از سرازیری پایین آمد.
The wagon jolted down the slope.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گاری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاری