همچنین میتوان از گوش کردن بهجای گوش دادن استفاده کرد.
to listen, to give ear (to), to lend ear, to hark
لطفاً دستورالعملها را با دقت گوش دهید.
Please listen the instructions carefully.
به نجواهای باد در میان درختان گوش کن.
Hark the whispers of the wind through the trees.
to obey, to be at someone's back and call, to heed, to hearken, to follow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کودکان باید به قوانین تعیینشده توسط معلمان گوش دهند.
Children must obey the rules set by their teachers.
لطفاً به نصیحت من گوش کن و آن را جدی بگیر.
Please heed my advice and take it seriously.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گوش دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوش دادن