keepsake, souvenir, memento
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این ساعت طلا را به عنوان یادگاری از من داشته باشید.
Take this gold watch as a keepsake from me.
هنوز آن را به عنوان یادگاری دارم.
I still have it as a keepsake.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «یادگاری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یادگاری