شکل نوشتاری دیگر این لغت: آب و هوا
آبوهوا climate, weather, climatic, atmospheric condition (s), climatic condition(s), girls, climes, sky
climate
weather
climatic
atmospheric condition
climatic condition
girls
climes
sky
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آبوهوای تهران به او میسازد.
Tehran's climate agrees with him.
آبوهوای اهواز خیلی خشک است.
The weather in Ahvaz is very dry.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آبوهوا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبوهوا