۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

آبکشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aabkeshi /

water carrying

حمل آب

مجرای آبکشی از خاک رس ساخته شده بود.

The water carrying vessel was made of clay.

سیستم آبکشی روستا قدیمی شده بود و نیاز به بهبود داشت.

The water carrying system in the village was outdated and needed an upgrade.

اسم
فونتیک فارسی / aabkeshi /

rinsing, washing, rinse, ablution

شستشو با آب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

آبکشی ظرف‌ها آخرین مرحله‌ی فرایند تمیزکاری بود.

The rinsing of the dishes was the last step in the cleaning process.

آرایشگر مو آبکشی مو با شراب سیب را برای درخشش بیشتر پیشنهاد کرد.

The hairstylist suggested a rinsing of the hair with apple cider for added shine.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آبکشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبکشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبکشی

لغات نزدیک آبکشی

پیشنهاد بهبود معانی