diving , paddle, skin diving, scuba diving
آببازی کردن
to paddle
اولین تجربهی آببازی من
my first scuba diving experience
swimming, natation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عاشق آببازی در روزهای گرم تابستانام.
I love to go swimming on hot summer days.
آببازی در دریاچه
swimming in the lake
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آببازی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آببازی