آب‌بازی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

غواصی

فونتیک فارسی

aabbaazi
اسم
diving , paddle, skin diving, scuba diving

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- آب‌بازی کردن

- to paddle

- اولین تجربه‌ی آب‌بازی من

- my first scuba diving experience
شناگری

فونتیک فارسی

aabbaazi
اسم
swimming, natation

- عاشق آب‌بازی در روزهای گرم تابستان‌ام.

- I love to go swimming on hot summer days.

- آب‌بازی در دریاچه

- swimming in the lake
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آب‌بازی

ارجاع به لغت آب‌بازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب‌بازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آب‌بازی

پیشنهاد بهبود معانی