آخرین به‌روزرسانی:

آب‌بازی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aabbaazi /

diving , paddle, skin diving, scuba diving

غواصی

آب‌بازی کردن

to paddle

اولین تجربه‌ی آب‌بازی من

my first scuba diving experience

اسم
فونتیک فارسی / aabbaazi /

swimming, natation

شناگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

عاشق آب‌بازی در روزهای گرم تابستان‌ام.

I love to go swimming on hot summer days.

آب‌بازی در دریاچه

swimming in the lake

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آب‌بازی

  1. مترادف:
    غوص
  1. مترادف:
    آب‌ورزی سباحت شناگری

ارجاع به لغت آب‌بازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب‌بازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آب‌بازی

لغات نزدیک آب‌بازی

پیشنهاد بهبود معانی