فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آجیدن به انگلیسی

توضیحات:

همچنین می‌توان از آژیدن به‌جای آجیدن استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سوزن در چیزی فرو کردن

فونتیک فارسی

aajidan
فعل متعدی

to bore, to perforate, to honeycomb, to lancinate, to puncture

او از ابزاری تیز برای آجیدن کاغذ استفاده کرد.

She used a sharp tool to perforate the paper.

برای جمع‌آوری عسل، آن‌ها باید با احتیاط کندوی عسل را آجیده کنند.

To gather the honey, they needed to lancinate the honeycomb carefully.

سطح چیزی را آج‌دار کردن

فونتیک فارسی

aajidan
فعل متعدی

to groove, to granulate, to cause to have treads

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او تصمیم گرفت سطح فلز را آجیده کند تا چسبندگی بهتری ایجاد کند.

She decided to groove the metal surface for better adhesion.

هنرمند تصمیم گرفت که سطح مجسمه را آجیده کند.

The artist decided to granulate the surface of the sculpture.

چیزی را آجیده‌دوزی کردن

فونتیک فارسی

aajidan
فعل متعدی

to embroider

او تصمیم گرفت روی روبالشتی را با الگویی زیبا آجیده کند.

She decided to embroider a beautiful pattern on the cushion cover.

او عاشق آجیدن طرح‌های پیچیده روی پیراهن‌هایش است.

He loves to embroider intricate designs on his shirts.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آجیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آجیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آجیدن

لغات نزدیک آجیدن

پیشنهاد بهبود معانی