آخرین به‌روزرسانی:
آدم‌برفی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / aadambarfi /
snowman
snowman
مجسمه‌ی برفی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دماغ هویجی آدم برفی افتاد.
The snowman's carrot nose fell off.
دست‌های آدم برفی از چوب ساخته شده بود و برای بدنش زیادی کوتاه بود.
The snowman's arms were made of sticks that were too short for his body.
ارجاع به لغت آدم‌برفی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «آدم‌برفی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آدم‌برفی
لغات نزدیک آدم‌برفی
- - آدم برجسته و مورد بحث
- - آدم بردبار
- - آدم‌برفی
- - آدم برهنه
- - آدم بزدل