همچنین میتوان از آرامش دادن بهجای آرامش بخشیدن استفاده کرد.
to still, to comfort, to relax, to pacify
to still
to comfort
to relax
to pacify
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نوشیدنی گرم او را آرامش داد.
The warm drink relaxed him.
پلیس تلاش کرد تا وضعیت را در طول تظاهرات آرامش ببخشد.
The police worked to pacify the situation during the protest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آرامش بخشیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرامش بخشیدن