quizzer, trier, tester
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هر آزمونگر یک چکلیست دقیق برای پروژه دریافت کرد.
Each tester received a detailed checklist for the project.
آزمونگر تضمین کیفیت آخرین ویژگیها را بررسی کرد.
The quality assurance tester reviewed the latest features.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آزمونگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزمونگر