cook, chef, kitchener
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آشپز درجه یک
a cordon bleu cook
آشپز (با ملاقه) آبگوشت را از دیگ کشید.
The cook dipped the soup from the pot.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آشپز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آشپز