kitchen, cookhouse, galley, scullery, cookery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زهرا از راه آشپزخانه خارج شد.
Zahra went out through the kitchen.
آشپزخانه بوی ماهی میدهد.
The kitchen has a fishy smell.
آشپزخانه از تمیزی برق میزند.
The kitchen is sparkling clean.
سرکه روی کف آشپزخانه ریخت.
The vinegar spilled on the kitchen floor.
کلمهی «آشپزخانه» در زبان انگلیسی معادل Kitchen است و به فضایی در خانه یا محیطهای دیگر گفته میشود که برای پختوپز، آمادهسازی غذا و نگهداری از وسایل آشپزی طراحی شده است. آشپزخانه یکی از مهمترین بخشهای هر خانه است و نقشی حیاتی در سبک زندگی، سلامت و حتی فرهنگ خانوادهها ایفا میکند. این مکان، تنها محلی برای طبخ غذا نیست، بلکه قلب تپندهی خانه نیز محسوب میشود.
از نظر طراحی و کاربرد، آشپزخانهها میتوانند شکلهای متنوعی داشته باشند؛ از آشپزخانههای سنتی با اجاقهای گازی و ظروف مسی گرفته تا آشپزخانههای مدرن با تجهیزات هوشمند و طراحی مینیمالیستی. هر آشپزخانهای، با توجه به فرهنگ، سلیقه و نیازهای خانواده، شکل و روح خاص خود را دارد. در برخی خانهها، آشپزخانه فقط مکانی برای پخت غذاست، در حالی که در برخی دیگر، محل دورهمیهای خانوادگی و حتی گفتگوهای مهم روزمره است.
در بسیاری از فرهنگها، آشپزخانه سمبلی از گرما، محبت و مراقبت است. این مکان جاییست که مادر یا پدر غذاهای دلخواه اعضای خانواده را آماده میکنند و از طریق آن، عشق و توجه خود را به دیگران نشان میدهند. رایحهی غذایی که از آشپزخانه به مشام میرسد، میتواند احساس امنیت و آرامش را در افراد ایجاد کند. بسیاری از خاطرات شیرین کودکی و لحظات صمیمانهی خانوادگی از همین فضا شکل گرفتهاند.
از منظر روانی و احساسی، آشپزی در آشپزخانه میتواند شکلی از خلاقیت و مراقبت از خود و دیگران باشد. بسیاری از افراد آشپزی را نوعی مدیتیشن یا هنر میدانند، جایی که میتوانند با ترکیب مواد ساده، چیزی لذتبخش خلق کنند. آشپزخانه به فرد این امکان را میدهد که کنترل بیشتری بر تغذیه و سلامتی خود داشته باشد و از روند تهیه غذا لذت ببرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آشپزخانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آشپزخانه