to gird
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او با عزم تزلزلناپذیر برای نبرد آمادهی عمل شد.
She girded for battle with unwavering determination.
آنها اغلب قبلاز یک رویداد بزرگ با شوروشوق آمادهی عمل میشوند.
They often gird with enthusiasm before a big event.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آمادهی عمل شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آمادهی عمل شدن