همچنین میتوان از ابا کردن بهجای ابا داشتن استفاده کرد.
to refuse, to reject, to deny, to decline, to negate, to scruple, to turn down, to refrain from
to refuse
to reject
to deny
to decline
to negate
to scruple
to turn down
to refrain from
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در برداشتن آخرین تکهی کیک ابا نداشت.
He did not scruple to take the last piece of cake.
او از شرکت در جلسه ابا کرد.
She refused to participate in the meeting.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ابا داشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابا داشتن