آخرین به‌روزرسانی:

احیا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ahyaa /

wake, vigil

شب زنده‌داری

احیا گرفتن

to keep vigil, to hold a wake

شب احیا

a night of vigil

اسم
فونتیک فارسی / ehyaa /

revival, restoring to life, recuperation, rebirth, vivification, resurgence, giving life, resurrection

زنده‌سازی دوباره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

با راه‌اندازی کارخانه‌ی جدید شهر کوچک احیا شد.

The small town experienced a revival when a new factory opened.

احیای اقتصاد نیمه‌مرده‌ی آن کشور

the revival of that country's moribund economy

اسم
فونتیک فارسی / ehyaa /

rehabilitation, recultivation, renovation, reconstruction

آبادسازی

احیای آن بنای تاریخی سال‌ها به طول انجامید.

The rehabilitation of the historic building took several years.

دولت برای احیای مناطق جنگ‌زده بودجه تخصیص داد.

The government allocated funds for the reconstruction of the war-torn regions.

اسم
فونتیک فارسی / ehyaa /

شیمی regeneration

بازسازی

فرآیند احیا

the process of regeneration

طبیعت شیوه‌ی احیای خاص خودش را دارد.

The nature has its own way of regeneration.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد احیا

  1. مترادف:
    زنده‌سازی
  1. مترادف:
    تهجد شب‌زنده‌داری مساهرت

ارجاع به لغت احیا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احیا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/احیا

لغات نزدیک احیا

پیشنهاد بهبود معانی