امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ارشاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

هدایت اخلاقی یا مذهبی

فونتیک فارسی

ershaad
اسم
proselytization, guidance, proselytism, religious guidance and indoctrination

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- ارشاد مسیحی

- Christian proselytization

- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

- the Ministry of culture and Islamic Guidance
راهنمایی، هدایت

فونتیک فارسی

ershaad
اسم
guidance, guiding, admonishment, leading, advice, counsel

- ارشادشدنی

- guidable

- نگاه کودکان برای ارشاد به والدینشان است.

- Children look to their parents for guidance.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارشاد

  1. مترادف:
    تربیت دلالت راهنمایی رهنمونی هدایت
    متضاد:
    اضلال

ارجاع به لغت ارشاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارشاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ارشاد

لغات نزدیک ارشاد

پیشنهاد بهبود معانی