فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ارکان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رکن‌ها، پایه‌ها

فونتیک فارسی

arkaan
اسم جمع

bases, fundaments, columns, elements, foundations, sinews, fundamentals

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ارکان پدافند ملی ما

the sinews of our national defence

اسانس شکوفه‌ی پرتقال یکی از ارکان مهم در ساخت عطر است.

Orange blossom essence is an important element in the making of perfume.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارکان

  1. مترادف:
    اولیا بزرگان کارگزاران
  1. مترادف:
    اساس پایه‌ها رکن‌ها

ارجاع به لغت ارکان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارکان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارکان

لغات نزدیک ارکان

پیشنهاد بهبود معانی