آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ارکان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / arkaan /

bases, fundaments, columns, elements, foundations, sinews, fundamentals

bases

fundaments

columns

elements

foundations

sinews

fundamentals

رکن‌ها، پایه‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ارکان پدافند ملی ما

the sinews of our national defence

اسانس شکوفه‌ی پرتقال یکی از ارکان مهم در ساخت عطر است.

Orange blossom essence is an important element in the making of perfume.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارکان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
اولیا بزرگان کارگزاران
مترادف:
اساس پایه ها رکن‌ها

ارجاع به لغت ارکان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارکان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارکان

لغات نزدیک ارکان

پیشنهاد بهبود معانی