فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

از به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نشانه‌ی آغاز

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating the beginning) since, from, at, as of

از چهار سال پیش

from four years ago

از آنجایی که او به اینجا رسیده است

since she arrived here up to now

نشانه‌ی فاصله

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating distance) from

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

از همدان تا تهران

from Hamedan to Tehran

او دیر به جلسه رسید؛ از تبریز می‌آمد.

She arrived late for the meeting, coming from Tabriz.

نشانه‌ی تفاوت شماره‌ها

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating numbers) from

از بیست تا سی

from twenty to thirty

از ۱ تا ۱۰۰ بشمار.

Count from 1 to 100.

نشانه‌ی حرکت از جایی به جای دیگر

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating movement) from, through

لیوان از میز افتاد.

The glass fell off the table.

اتومبیل از پل گذشت.

The car passed over the bridge.

نشانه‌ی تعلق

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating ownership) of, by, from, with, ex

این شعر از حافظ است.

This poem is by Hafez.

یکی از عکس‌های مادرم

one of my mother's pictures

نشانه‌ی راه یا منشا به دست‌آوری

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating way or source of procurement) of, from

الهه ترکی را از او یاد گرفت.

Elahe learned Turkish from her.

از یک خانواده‌ی خوب

from a good family

نشانه‌ی دلیل و علت

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating cause or reason) from, out of, caused by

مرگ از گرسنگی

death from hunger

سرخ شدن از خجالت

blushing out of shame

نشانه‌ی تقابل

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating opposition) of, from

این کار از او برنمی‌آید.

He is not up to this task.

از گربه می‌ترسم.

I am afraid of a cat.

درباره‌ی، در مورد

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating the reference) about

از جوانی‌های خود صحبت می‌کرد.

She was talking about her youth.

(مولوی) بشنو از نی چون حکایت می‌کند...

Hear the reed as it tells a story...

نشانه‌ی تمام یا بخشی از چیزی

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating all or part of something) of, from, to, out of, in, off

علی از دو چشم نابیناست.

Ali is blind in both eyes.

اتاق پر از دانشجو بود.

The room was full of students.

نشانه‌ی مقایسه

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating the comparison) (-er/ more) than

بهتر از تو دوستی ندارم.

I don't have a better friend than you.

پیراهن تو از مال من بهتر است.

Your dress is better than mine.

نشانه‌ی جنس و نوع

فونتیک فارسی

az
حرف اضافه

(indicating kind and quality) of, kin

از آهن است.

It is made of iron.

از این نوع موزها نمی‌خواهم.

I don't want this kind of bananas.

همراه اسم و مصدر می‌آید و فعل جدید می‌سازد

فونتیک فارسی

az
پیشوند

a prefix that comes before a noun and a infinitive and creates a new verb or particle

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت از

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «از» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/از

لغات نزدیک از

پیشنهاد بهبود معانی