با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

فرشته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • پری، ملک
  • فونتیک فارسی

    fereshte
  • اسم
    angel, seraph, cherub, archangel
    • - ای فرشته به زادگاهت بنگر!

    • - Look homeward, angel!
    • - مادرم فرشته بود.

    • - My mother was an angel.
    • - فرشته یک لحظه ظاهر و سپس ناپدید شد.

    • - The angel appeared for a second and then disappeared.
  • نام زن
  • فونتیک فارسی

    fereshte
  • اسم خاص
    feminine proper noun, Fereshte
    • - فرشته زد زیر آواز

    • - Fereshte started to sing
    • - فرشته هیچ‌گونه غریزه‌ی مادرانه نداشت.

    • - Fereshte didn't have any maternal instincts.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد فرشته

ارجاع به لغت فرشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرشته

لغات نزدیک فرشته

پیشنهاد بهبود معانی