unemployed, unused, untapped, live
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لوازم خانگی استفادهنشده در آشپزخانه به خیریه اهدا شد.
The untapped appliances in the kitchen were donated to charity.
او یک کارت هدیهی استفادهنشده در کیفش پیدا کرد.
She found an unused gift card in her wallet.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «استفادهنشده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استفادهنشده