آخرین به‌روزرسانی:

استفاده کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / estefaade kardan /

to use, to apply, to employ, to depend, to gain, to profit, to put to use, to take advantage of, to utilize, to benefit, to avail, to exert, to wield

بهره بردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او از تاریخ برای پیش‌بینی آینده استفاده کرد.

He used history as a crystal ball to see into the future.

در بازرگانی از روش‌های انتقادپذیر استفاده کردن

to employ questionable methods in business

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت استفاده کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استفاده کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استفاده کردن

لغات نزدیک استفاده کردن

پیشنهاد بهبود معانی