ورزش roller skate, skate, skating
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسر کوچک از گرفتن یک جفت اسکیت جدید برای تولدش هیجانزده بود.
The little boy was excited to receive a new pair of roller skates for his birthday.
طراحی منحنی کفش یخبازی، به او کنترل بهتری در هنگام اسکیت میداد.
The curved design of the rocker gave her better control while skating.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اسکیت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اسکیت