saturated, satiated, soaked
saturated
satiated
soaked
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فضای تبلیغاتی با برندهای رقیب اشباعشده است.
The advertising space is saturated with competing brands.
خاک باغ بعداز باران شدید اشباعشده با آب بود.
The garden's soil was satiated with water after the heavy rain.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اشباعشده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشباعشده