stable, mews, stall
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اسب را به اصطبل برگرداند.
She led the horse back into the stable.
دو اسب در اصطبل هستند که هیچ کاری نمیکنند.
There are two horses in the stable doing no work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اصطبل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اصطبل