فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

اصطبل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طویله

فونتیک فارسی

establ
اسم

stable, mews, stall

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

اسب را به اصطبل برگرداند.

She led the horse back into the stable.

دو اسب در اصطبل هستند که هیچ کاری نمی‌کنند.

There are two horses in the stable doing no work.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اصطبل

  1. مترادف:
    آخور ستورخانه ستورگاه طویله

ارجاع به لغت اصطبل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اصطبل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اصطبل

لغات نزدیک اصطبل

پیشنهاد بهبود معانی