آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

اصغر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / asghar /

smaller, minor, junior, younger

smaller

minor

junior

younger

کوچکتر

دب اصغر

Ursa Minor

کودک اصغر اجازه‌ی خروج از خانه را نداشت.

The minor child was not allowed to leave the house.

اسم خاص
فونتیک فارسی / asghar /

masculine proper noun, Asghar

masculine proper noun

Asghar

نام مرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

اصغر پنج دلار روی آن مسابقه شرط‌بندی کرد.

Asghar laid a wager of five dollars on the race.

اصغر یک بار دیگر به جهان تخیلات خود رجعت کرد.

Once again, Asghar retreated into a world of his own fantasies.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اصغر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اصغر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اصغر

لغات نزدیک اصغر

پیشنهاد بهبود معانی