آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴

    اعطایی به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / e'taayi /

    granted, dative, given, donated, contributed, awarded donative

    granted

    dative

    given

    donated

    contributed

    awarded donative

    اعطاشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    کمک‌هزینه‌ی تحصیلی اعطایی به من کمک کرد تا شهریه‌ام را پرداخت کنم.

    The awarded donative scholarship helped me pay for my tuition.

    پول اعطایی از سوی مجلس شورا

    parliamentary granted of money

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج اعطایی

    اعطایی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «اعطایی» در زبان انگلیسی به Granted یا Bestowed ترجمه می‌شود، بسته به زمینه‌ی استفاده.

    در متون رسمی و حقوقی، واژه‌ی Granted معمول‌تر است، در حالی‌ که در متون ادبی یا تشریفاتی از Bestowed بیشتر استفاده می‌شود.

    واژه‌ی اعطایی به چیزی اطلاق می‌شود که از سوی فرد، نهاد یا مرجعی بالاتر، با اختیار و اراده، به شخص یا گروهی دیگر داده شده است. این واگذاری معمولاً با هدفی مشخص و با نیتی ارزشی یا حمایتی صورت می‌گیرد. در حوزه‌های مختلف، این اعطا می‌تواند شکل‌های گوناگونی به خود بگیرد؛ مانند اعطای مقام، مدرک، امتیاز، هدیه، وام یا حتی فرصت. واژه‌ی «اعطایی» معمولاً بار معنایی رسمی، قانونی یا افتخارآمیز دارد.

    در بستر آموزشی، اصطلاحاتی مانند «بورسیه‌ی اعطایی» (Granted Scholarship) یا «مدرک اعطایی» (Granted Degree) رایج است. این موارد اغلب از سوی دولت، دانشگاه یا مؤسسات بین‌المللی به دانشجویان شایسته اعطا می‌شوند. معیار این اعطا می‌تواند شایستگی علمی، نیاز مالی، یا تعهد به انجام خدمت در یک حوزه خاص باشد. استفاده از واژه‌ی «اعطایی» در این موارد، بیانگر رسمیت و مشروعیت فرآیند تخصیص است.

    در عرصه‌ی اداری و حقوقی، اسناد اعطایی اهمیت فراوانی دارند. برای نمونه، گواهی‌نامه‌ی اعطایی مالکیت، امتیاز بهره‌برداری از یک منبع طبیعی، یا مجوز اعطایی برای فعالیت اقتصادی، همگی نشان می‌دهند که یک مرجع ذی‌صلاح، حق یا مسئولیتی را به فرد یا سازمانی منتقل کرده است. این نوع اعطا اغلب دارای شرایط، محدودیت‌ها یا دوره‌ی زمانی مشخص است و ممکن است قابل لغو نیز باشد.

    همچنین در فضای تشریفاتی یا فرهنگی، مدال‌ها، نشان‌ها یا عناوین اعطایی، نمادهایی از قدردانی، افتخار یا شناخت عمومی هستند. برای مثال، عنوان دکتری افتخاری اعطایی از سوی یک دانشگاه معتبر، بازتابی از خدمات برجسته‌ی فرد در حوزه‌ای خاص است، حتی اگر او دوره‌ی آکادمیکی نگذرانده باشد. در این‌گونه موارد، اعطا نه از سر اجبار، بلکه به‌منظور تکریم و اعتباربخشی صورت می‌گیرد.

    استفاده از واژه‌ی «اعطایی» مستلزم فهم زمینه‌ای است که در آن به کار می‌رود. این واژه نشانگر نوعی حرکت یک‌سویه از دهنده به گیرنده است، که همراه با اختیار، تصمیم‌گیری، و معمولاً نوعی قضاوت ارزشی است. تفاوت آن با واژگانی چون «دریافتی» یا «اجباری» در همین انتخاب‌بودن و ارادی‌بودن اعطا نهفته است. از این‌رو، بار معنایی «اعطایی» هم رسمی است، هم همراه با وزن و اعتبار اجتماعی.

    ارجاع به لغت اعطایی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «اعطایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اعطایی

    لغات نزدیک اعطایی

    • - اعطای گواهینامه
    • - اعطای مقام
    • - اعطایی
    • - اعظم
    • - اعقاب
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.