فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

امرار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گذرانیدن از جایی یا گذراندن وقت

فونتیک فارسی

emraar
اسم

passing, earning, spending, dispensing with

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

امرار زمان اجتناب‌ناپذیر است.

The passing of time is inevitable.

امرار فصول تغییر می‌آورد.

The spending of the seasons brings change.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد امرار

  1. مترادف:
    اکتساب تحصیل کسب گذران
  1. مترادف:
    وقت‌کشی وقت‌گذرانی

ارجاع به لغت امرار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «امرار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امرار

لغات نزدیک امرار

پیشنهاد بهبود معانی