با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

امضا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

توشیح، دستینه

فونتیک فارسی

emzaa
اسم
autograph, signature, subscription, hand, signing, conclusion, inscription, John Hancock

- قبل از امضا نامه را در چند جا اصلاح کرد.

- She made a few amendments to the letter before signing it.

- لطفاً اینجا را امضا کنید.

- Please attach your signature here.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد امضا

ارجاع به لغت امضا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «امضا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/امضا

لغات نزدیک امضا

پیشنهاد بهبود معانی