امنیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آرامش، آسودگی، ایمنی
  • فونتیک فارسی

    amniy[y]at
  • اسم
    security, safety, peacefulness
    • - پلیس امنیت شهر را تضمین نمی‌کند.

    • - The police does not guarantee the city's safety.
    • - احساس امنیت می‌کرد؛ چون می‌دانست در میان دوستان است.

    • - He felt safe because he knew he was among friends.
    • - احساس امنیت بیخودی

    • - a false sense of security
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد امنیت

ارجاع به لغت امنیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «امنیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/امنیت

لغات نزدیک امنیت

پیشنهاد بهبود معانی