warehouse, storeroom, storehouse, reservoir, depository, storage, barn, stockroom, stash, tank, shed, repository, stowage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کالاهای درون انبار
the goods in the warehouse
انبار محصور، محوطهی نردهدار برای انبار کردن
caged storage
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انبار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انبار