امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

انتخاب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گزینش

فونتیک فارسی

entekhaab
اسم
selection, choice, election, option, vote taking, voting, pick, picking, choosing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- انتخاب شغل

- choosing a career

- او انتخاب بدی کرد.

- He made a bad choice.

- آزادی کامل در انتخاب

- entire freedom of choice

- آینده‌ی حزب ما بستگی به انتخاب شدن او دارد.

- Our party's hopes ride on his election.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انتخاب

  1. مترادف:
    تعیین گزینش گلچین
    متضاد:
    انتصاب
  1. مترادف:
    برگزیدن گزیدن

ارجاع به لغت انتخاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انتخاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انتخاب

لغات نزدیک انتخاب

پیشنهاد بهبود معانی