آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴

    انتخاب به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / entekhaab /

    selection, choice, election, option, vote taking, voting, pick, picking, choosing

    selection

    choice

    election

    option

    vote taking

    voting

    pick

    picking

    choosing

    گزینش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    انتخاب شغل

    choosing a career

    او انتخاب بدی کرد.

    He made a bad choice.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    آزادی کامل در انتخاب

    entire freedom of choice

    آینده‌ی حزب ما بستگی به انتخاب شدن او دارد.

    Our party's hopes ride on his election.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد انتخاب

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تعیین گزینش گلچین
    متضاد:
    انتصاب
    مترادف:
    برگزیدن گزیدن

    سوال‌های رایج انتخاب

    انتخاب به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «انتخاب» در زبان انگلیسی به choice یا selection ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «انتخاب» به فرایندی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی از میان چند گزینه موجود، یکی یا چند گزینه را برمی‌گزینند. این مفهوم یکی از بنیادین‌ترین و مهم‌ترین ویژگی‌های زندگی انسان است که در سطوح مختلف، از تصمیم‌گیری‌های روزمره تا امور کلان اجتماعی و فرهنگی، نقش ایفا می‌کند. انتخاب، به‌عنوان نمادی از اراده، اختیار و آزادی عمل، امکان شکل‌دهی به مسیر زندگی و تعیین سرنوشت را فراهم می‌آورد.

    در زندگی روزمره، انتخاب ممکن است در قالب تصمیماتی کوچک مانند انتخاب لباس، غذا یا مسیر حرکت باشد، اما همین تصمیمات کوچک در مجموع، تأثیر قابل‌توجهی بر کیفیت و سبک زندگی دارند. در سطوح گسترده‌تر، انتخاب‌های انسانی، از جمله انتخاب شغل، تحصیلات، یا همسر، جنبه‌های عمیق‌تری از شخصیت و ارزش‌های فرد را نمایان می‌سازند. این فرایند، گاه ساده و شهودی و گاه پیچیده و مستلزم بررسی دقیق و تحلیل است.

    از منظر روان‌شناسی، توانایی انتخاب با احساس کنترل بر زندگی فرد رابطه‌ی مستقیم دارد و نقش مهمی در افزایش رضایت‌مندی و کاهش اضطراب ایفا می‌کند. انسان‌هایی که احساس می‌کنند قادر به انتخاب‌های معنادار هستند، در برابر فشارها و استرس‌های زندگی مقاوم‌ترند. با این حال، تعداد بیش از حد گزینه‌ها می‌تواند منجر به سردرگمی و «پارادوکس انتخاب» شود، جایی که وجود گزینه‌های متعدد باعث می‌شود فرد از تصمیم‌گیری باز بماند یا دچار تردید شود.

    در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف، مفهوم انتخاب با چارچوب‌های ارزشی و اخلاقی گوناگون همراه است. برخی فرهنگ‌ها بر انتخاب‌های فردی و آزادی‌های شخصی تأکید دارند، در حالی که برخی دیگر اهمیت بیشتری به مسئولیت جمعی و هماهنگی با ارزش‌های گروه می‌دهند. بنابراین، انتخاب نه‌تنها یک عمل شخصی، بلکه مفهومی اجتماعی و فرهنگی است که تحت تأثیر باورها، سنت‌ها و ساختارهای قدرت قرار دارد.

    «انتخاب» مفهومی است که همواره در مرکز توجه علوم انسانی و اجتماعی قرار داشته است. این واژه نماد آزادی، تصمیم‌گیری و حرکت رو به جلو است و به انسان امکان می‌دهد تا با آگاهی و دقت، مسیر خود را رقم بزند. انتخاب‌های ما، چه کوچک و چه بزرگ، بازتابی از هویت، ارزش‌ها و آرزوهای ما هستند و در شکل‌دهی به سرنوشت فردی و جمعی نقش کلیدی دارند.

    ارجاع به لغت انتخاب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «انتخاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انتخاب

    لغات نزدیک انتخاب

    • - انتحال کردن
    • - انتحال گر
    • - انتخاب
    • - انتخاب با رای گیری
    • - انتخاب شدگی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.