آخرین به‌روزرسانی:

انتخاب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گزینش

فونتیک فارسی

entekhaab
اسم

selection, choice, election, option, vote taking, voting, pick, picking, choosing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

انتخاب شغل

choosing a career

او انتخاب بدی کرد.

He made a bad choice.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آزادی کامل در انتخاب

entire freedom of choice

آینده‌ی حزب ما بستگی به انتخاب شدن او دارد.

Our party's hopes ride on his election.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انتخاب

  1. مترادف:
    تعیین گزینش گلچین
    متضاد:
    انتصاب
  1. مترادف:
    برگزیدن گزیدن

ارجاع به لغت انتخاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انتخاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انتخاب

لغات نزدیک انتخاب

پیشنهاد بهبود معانی