با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    انتظار به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    منتظر ماندن

    فونتیک فارسی

    entezaar
    اسم
    waiting, wait, abiding, awaiting

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    - مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن نوروز هستم.

    - I am avidly awaiting the coming of Nowruz.

    - انتظار ابدی

    - an eternity of waiting

    - یک دوره‌ی انتظار اجباری شش ماهه

    - a mandatory waiting period of six months
    توقع، چشمداشت

    فونتیک فارسی

    entezaar
    اسم
    expectation, expectancy, anticipation, hope, looking forward to, prospect

    - موفقیت بیشتر از حد انتظار

    - a success beyond one's expectations

    - از حد انتظار کسی بیشتر بودن

    - to exceed one's expectation
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد انتظار

    1. آرزو، امید، توقع، چشمداشت
    2. شکیب، شکیبایی، صبر
    3. نگرش

    ارجاع به لغت انتظار

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «انتظار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انتظار

    لغات نزدیک انتظار

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی