آخرین به‌روزرسانی:

اندوختن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

andookhtan

to amass, to accumulate, to heap up, to save, to acquire

عامیانه stash

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اندوختن

  1. مترادف:
    پس‌انداز کردن جمع کردن ذخیره کردن

ارجاع به لغت اندوختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اندوختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اندوختن

لغات نزدیک اندوختن

پیشنهاد بهبود معانی