آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

اندوختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / andookhtan /

to amass, to accumulate, to heap up, to save, to acquire, to stock, to store, to treasure, to stash, to reserve, to pile up, to hoard, to stockpile

to amass

to accumulate

to heap up

to save

to acquire

to stock

to store

to treasure

to stash

to reserve

to pile up

to hoard

to stockpile

جمع کردن، ذخیره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او در طول سال‌ها مجموعه‌ای عظیم از کتاب‌های نایاب اندوخته است.

Over the years, she has amassed a vast collection of rare books.

آن‌ها غذا را برای استفاده‌ در دفعه‌ی بعد اندوختند.

They save food for later use.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اندوختن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت اندوختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اندوختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اندوختن

لغات نزدیک اندوختن

پیشنهاد بهبود معانی