human, of or related to humans, human-like, manlike, in a human way, compassionate, humanely
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قائل شدن ویژگیهای انسانی برای جسم بیجان
to assign human attributes to an inanimate object
یک عمل انسانی
a human act
نفس انسانی خوپذیر است.
The human nature is impressionable.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انسانی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انسانی