فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

انگل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جانداری که برای حیات وابسته به جاندار دیگر است

فونتیک فارسی

angal
اسم

parasite, entozoon

برخی کرم‌ها انگل دستگاه گوارشی هستند.

Some worms are parasites of the digestive system.

انگل‌شناختی

Parasitology

سربار، طفیلی

فونتیک فارسی

angal
اسم

leech, panhandler, sponge, hanger-on, sponger, freeloader, mooch, moocher

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

علی دوباره برای شام انگل من شد

Ali mooched dinners off of me again.

او و دو نفر از انگل‌های او برای شام آمدند

he and two of his spongers came to dinner

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انگل

  1. مترادف:
    پارازیت میکرب ویروس
  1. مترادف:
    طفیلی گدا مفتخوار مفت‌خور

ارجاع به لغت انگل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگل

لغات نزدیک انگل

پیشنهاد بهبود معانی