mostly, largely, preponderantly, generally, predominantly, often
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او اکثرا ترجیح میدهد در خانه بماند و کتاب بخواند.
She mostly prefers to stay indoors and read books.
او اکثرا فراموش میکند قبل از ترک کردن اتاق چراغها را خاموش کند.
She often forgets to turn off the lights before leaving the room.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اکثرا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اکثرا