آخرین به‌روزرسانی:

اکلیل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aklil, eklil /

crown, diadem

تاج

اکلیلی مجلل و مزین به جواهرات

a magnificent crown adorned with jewels

اکلیل پادشاه در آفتاب درخشید.

The king's crown sparkled in the sunlight.

اسم
فونتیک فارسی / aklil, eklil /

bronze powder, gilding, glitter

گرد براق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

درخشش اکلیل

sprinkle of bronze powder

سطح آینه‌ی عتیقه با لایه‌ای از اکلیل پوشیده شده بود.

The antique mirror's surface was covered in a layer of bronze powder.

اسم
فونتیک فارسی / aklil, eklil /

نجوم corona

تاج خورشید

اکلیل جنوبی

Corona Austrlis

اکلیل شمالی

Corona Borealis

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اکلیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اکلیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اکلیل

لغات نزدیک اکلیل

پیشنهاد بهبود معانی