crown, diadem
اکلیلی مجلل و مزین به جواهرات
a magnificent crown adorned with jewels
اکلیل پادشاه در آفتاب درخشید.
The king's crown sparkled in the sunlight.
bronze powder, gilding, glitter
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درخشش اکلیل
sprinkle of bronze powder
سطح آینهی عتیقه با لایهای از اکلیل پوشیده شده بود.
The antique mirror's surface was covered in a layer of bronze powder.
نجوم corona
اکلیل جنوبی
Corona Austrlis
اکلیل شمالی
Corona Borealis
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اکلیل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اکلیل