آخرین به‌روزرسانی:

ایشان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ضمیر
فونتیک فارسی / ishaan /

they, he, she, them, their, him, her, his

آن‌ها، (احترام‌آمیز) او

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

این مدرسه موجودیت خود را مرهون سخاوت ایشان است.

This school owes its existence to her largess.

ارادت من به بزرگی ایشان را برسان.

Give my respects to His Lordship.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ایشان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ایشان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ایشان

لغات نزدیک ایشان

پیشنهاد بهبود معانی