آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

باج‌گیری به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: باجگیری

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baaj giri /

blackmailing, racketeering, extortion, tollage

blackmailing

racketeering

extortion

tollage

گرفتن پول زور

قربانی بلافاصله باج‌گیری را به پلیس گزارش داد.

The victim reported the blackmailing to the police immediately.

پلیس او را به‌خاطر باج‌گیری در شهر دستگیر کرد.

The police arrested him for racketeering in the city.

اسم
فونتیک فارسی / baaj giri /

tollage, collecting highway toll, tax-gathering, tax-collection

tollage

collecting highway toll

tax-gathering

tax-collection

جمع‌آوری عوارض و یا مالیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

باج‌گیری‌ای که توسط نگهبانان گرفته می‌شد ناعادلانه بود و باعث نارضایتی می‌شد.

The tollage collected by the guards was unfair and caused resentment.

شهردار قول داد علیه باج‌گیری غیرقانونی در شهر مبارزه کند.

The mayor promised to fight against illegal tax-collection in the city.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت باج‌گیری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باج‌گیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باج‌گیری

لغات نزدیک باج‌گیری

پیشنهاد بهبود معانی