آخرین به‌روزرسانی:

باختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شکست خوردن

فونتیک فارسی

baakhtan
فعل لازم فعل متعدی

to lose, to drop, to droop, to bite the dust, to gamble away, to throw in the towel

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

عقل خود را باختن

to lose one's mind

از باختن در مسابقه خیلی دمق شدیم.

We were pretty sick about losing the game.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باختن

  1. مترادف:
    ازدست دادن تلف کردن هدر دادن
    متضاد:
    به دست آوردن

ارجاع به لغت باختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باختن

لغات نزدیک باختن

پیشنهاد بهبود معانی