آخرین به‌روزرسانی:

بادبزن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وسیله‌ی باد زدن

فونتیک فارسی

baadbezan
اسم

handheld fan, fan, blower, ventilator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

خودش را با بادبزن خنک کرد.

She cooled herself with a fan.

بادبزن برقی می‌چرخد.

An electric fan spins.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بادبزن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بادبزن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بادبزن

لغات نزدیک بادبزن

پیشنهاد بهبود معانی