handheld fan, fan, blower, ventilator
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خودش را با بادبزن خنک کرد.
She cooled herself with a fan.
بادبزن برقی میچرخد.
An electric fan spins.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بادبزن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بادبزن