restitution, restoration, surrender, giving back, reimbursement
دادگاه دستور بازدهی خسارات وارده توسط متهم را صادر کرد.
The court ordered restitution for the damages caused by the defendant.
دولت خواستار بازدهی داراییهای سرقتشده شد.
The government demanded the surrender of stolen assets.
efficiency, output, yield
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما باید بر روی بازدهی تمرکز کنیم تا حداکثر خروجی را داشته باشیم.
We need to focus on efficiency to maximize our output.
افزایش سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور میتواند بازدهی بالایی به همراه داشته باشد.
Increased exposure to emerging markets can yield high returns.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازدهی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازدهی