آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴

    باز شدن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / baaz shodan /

    to open, to unfold, to be opened, to be inaugurated, to start (business, work, ...), to expand, to unroll, to gape

    to open

    to unfold

    to be opened

    to be inaugurated

    to start

    to expand

    to unroll

    to gape

    مفتوح شدن

    پیش‌از باز شدن دروازه زیاد انتظار نکشیدیم.

    We did not tarry long before the gate was opened.

    کلید را که بچرخانی در باز می‌شود، والسلام!

    When you turn the key, the door opens and bob's your uncle!

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / baaz shodan /

    to become unclogged, to become unlocked, to unscrew, to broaden

    to become unclogged

    to become unlocked

    to unscrew

    to broaden

    گرفتگی یا بستگی از بین رفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    با کمی آب داغ، لوله‌ها به‌سرعت باز شدند.

    With some hot water, the pipes became unclogged quickly.

    پس‌از به‌روزرسانی، ویژگی‌ها به‌طور خودکار باز خواهند شد.

    After the update, the features will become unlocked automatically.

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / baaz shodan /

    to become clear, to become bright, to become happy, to light up, to bloom, to blossom, to brighten

    to become clear

    to become bright

    to become happy

    to light up

    to bloom

    to blossom

    to brighten

    روشن شدن، خوش‌حال شدن

    با کنار رفتن مه، مناظر باز شدند.

    As the fog lifted, the landscape began to become clear.

    کودکان وقتی هدیه‌هایشان را ببینند (چهره‌هایشان) باز خواهد شد.

    The children will become happy when they see their gifts.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد باز شدن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    گشاده شدن گشوده شدن مفتوح شدن وا شدن
    متضاد:
    بسته شدن

    سوال‌های رایج باز شدن

    باز شدن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «باز شدن» در زبان انگلیسی به opening یا to open ترجمه می‌شود.

    عبارت «باز شدن» به معنای آغاز فرآیند یا وضعیت باز بودن چیزی است که قبلاً بسته یا محدود بوده است. این فعل می‌تواند در زمینه‌های مختلفی به کار رود؛ از باز شدن درب یا پنجره گرفته تا شروع یک رویداد، به جریان افتادن یک فرایند یا حتی گسترش فرصت‌ها و امکانات. مفهوم باز شدن غالباً همراه با ایده‌ی ورود، دسترسی، آغاز و ایجاد فضای جدید است که امکان فعالیت یا تجربه را فراهم می‌کند.

    در سطح فیزیکی، باز شدن معمولاً به عمل برداشتن محدودیت‌های مادی مانند باز کردن قفل، باز کردن در یا جدا شدن دو بخش متصل اشاره دارد. این نوع باز شدن باعث می‌شود تا امکان عبور، ورود، خروج یا استفاده از چیزی فراهم گردد. به عنوان مثال، باز شدن در یک ساختمان یا باز شدن چمدان به فرد اجازه می‌دهد که وارد شود یا به محتوای داخل دسترسی پیدا کند. این عمل ساده و روزمره، در بسیاری از موقعیت‌ها نقش حیاتی در تسهیل زندگی دارد.

    اما مفهوم باز شدن فراتر از جنبه‌ی فیزیکی نیز می‌رود و در حوزه‌های مجازی، اجتماعی و ذهنی نیز کاربرد دارد. مثلاً باز شدن یک حساب کاربری در اینترنت، آغاز فعالیت رسمی یک کسب‌وکار یا باز شدن فرصت‌های شغلی و تحصیلی می‌تواند مصادیق معنایی این واژه باشند. در این موارد، باز شدن به معنای آغاز، دسترسی یا امکان‌پذیری امور جدید است که به رشد، توسعه و تغییر منجر می‌شود.

    از دیدگاه روانشناسی و جامعه‌شناسی، باز شدن می‌تواند اشاره به فرایندهای گشایش ذهنی، پذیرش ایده‌های نو، ارتقای آگاهی یا افزایش تعاملات اجتماعی داشته باشد. مثلاً فردی که نسبت به دیدگاه‌های مختلف باز می‌شود، به شکلی منعطف‌تر و پذیرا‌تر به مسائل نگاه می‌کند و این باز بودن منجر به رشد شخصی و بهبود روابط بین فردی می‌شود. به این ترتیب، باز شدن هم معنایی مادی و محسوس دارد و هم معنایی انتزاعی و روانی.

    باز شدن یکی از مفاهیم بنیادین در زندگی انسان است که در تمامی عرصه‌ها از فیزیکی گرفته تا ذهنی و اجتماعی حضور دارد. این پدیده به‌نوعی آغاز یک مسیر تازه، گشایش درهای جدید و ایجاد امکان برای پیشرفت و تغییر را تداعی می‌کند. با توجه به این ابعاد گسترده، «باز شدن» نه تنها یک فعل روزمره، بلکه نمادی از فرصت، تحول و رشد به شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت باز شدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «باز شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باز شدن

    لغات نزدیک باز شدن

    • - باز ساخت کردن
    • - باز سامانی
    • - باز شدن
    • - باز شدن قلاب
    • - باز شدن گیره
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.